دوره های خدمت مسیحی – آموزش – بخش اول

منتشرشده در 2015-06-25 به‌روزرسانی شده در 2015-08-20

دوره های خدمت مسیحی – دانشگاه تعلیم و تربیت خادمین مسیحی

آموزش – بخش اول

دورههای خدمت مسیحی

دانشجویان می توانند با تکمیل و گذراندن هجده دوره، گواهینامۀ خدمت مسیحی دریافت کنند. هر واحد درسی، شامل شش مبحث آموزشی می باشد: زندگی روحانی، کتاب مقدس، الاهیات، کلیسا، خدمات، اخلاقیات.

توصیه می شود که دانشجویان به طور اصولی دوره ها را به شکلی که در فهرست زیر مرتب شده است، مطالعه نمایند.

واحد یک

رشد و بلوغ روحانی ( زندگی روحانی) CS1111

بلوغ روحانی، باید هدف هر ایمانداری در زندگی باشد و تلاشی است تا «به بلندای کامل قامت مسیح برسیم.» (افسسیان4: 13). نویسنده کتاب، «ریک هاوارد» تعلیم می دهد که اگرچه ایمانداران نمی توانند به شباهت کامل مسیح دست یابند، اما باید به دنبال این هدف که در کتاب مقدس تبیین شده است، باشند. درس های این دوره شامل موارد زیر است:

اشتیاق خدا برای رشد روحانی ما

عیسای مسیح، عالی ترین نمونه برای رشد روحانی

تصاویری از رشد روحانی

عوامل و موانع رشد روحانی

چرا باید رشد کنیم

ابزار کار برای رشد روحانی

اصول بنیادین اعتقادات

خصایل مسیح گونه در ما

خدمت موثر و کارهای نیک

دگرگونی روحانی

ادامهٔ این ورودی را بخوانید »

ارتداد در اسلام، بخشش در مسیحیت

منتشرشده در 2015-06-17 به‌روزرسانی شده در 2015-08-20

ارتداد در اسلام، بخشش در مسیحیت

کلمه «ارتداد» که از بن «رد» گرفته شده و به معناى بازگشت است. در فرهنگ دینى، بازگشت به کفر ارتداد و ردّه نامیده مى‏شود کسی که از اسلام خارج شود مرتد است و واجب القتل»(عبدالکریم, موسوی اردبیلی, فقه الحدود و التعزیرات, ص 836)

در فرهنگ اسلامى از آن جهت که دین حقیقى نزد خدا اسلام است،هر کس خداى متعال یا وحدانیت وى، حیات پس از مرگ(معاد)، شریعت اسلامى یا نبوت محمد را باور نداشته باشد، کافر قلمداد مى‏شود.
البته کفار به سه گروه تقسیم مى‏شوند:

1-    اهل کتاب: یهودى‏ها و مسیحى‏ها

2-    شبه اهل کتاب: زرتشتى‏ها. بر اساس روایات، زرتشتیان داراى کتاب آسمانى بودند که در طول تاریخ ازمیان رفته است.

3-    مشرکان و سایر کفار

در فقه اسلامى مرتد دو نوع است و هر یک احکامى جداگانه دارد:
الف) مرتد فطرى: کسى است که پدر یا مادر یا والدینش هنگام انعقاد نطفه وى مسلمان بوده، بعد از بلوغ، آیین اسلام را پذیرفته و سپس به کفر روى آورده است؛ مانند سلمان رشدى که پدرش مسلمان است.
ب) مرتد ملى: کسى است که پدر و مادرش هنگام انعقاد نطفه وى کافر بوده‏اند؛ بعد از بلوغ، اظهار کفر کرده، سپس مسلمان شده و بعد از آن به کفر باز گشته است.

البته برخى از فقها نیز اسلام یا کفر پدر یا مادر هنگام ولادت طفل را شرط دانسته‏اند نه هنگام انعقاد نطفه.
فرزندان نابالغ، از جهت اسلام و کفر، تابع آیین پدر و مادرند. هر گاه یکى از والدین مسلمان باشد، فرزند، مسلمان شمرده مى‏شود؛ (اسلامِ حکمى) چون اسلام بر کفر برترى دارد و تابعیت برتر براى فرزند منظور مى‏شود. اگر پدر و مادر هر دو کافر باشند، فرزند نیز در حکم کافر است. البته باید توجه داشت، براى حکم به ارتداد و اجراى مجازات آن، اسلامِ حکمى کفایت نمى‏کند. باید فرد، پس از بلوغ، خود اسلام را انتخاب کند و سپس کفر بورزد.
اگر مرتد فطرى مرد باشد، علاوه بر برخى از احکام مدنى مانند فسخ پیمان نکاح و جدایى از همسر بدون نیاز به طلاق و تقسیم اموال بین ورثه، به اعدام محکوم است و توبه‏اش، از جهت ظاهرى، پذیرفته نمى‏شود؛ یعنى اگر با اعتقاد و باور قلبى توبه کند، خداى متعال مى‏پذیرد و نماز و عبادتش صحیح است؛ اما بر جریان حکم اعدامش تأثیر ندارد. (به معنی اینکه این شخص در هر شرایطی واجب القتل است و فرقی نمیکند توبه کرده و یا نکرده است.)

ادامهٔ این ورودی را بخوانید »

کدام مذهب حقیقی تر است؟

منتشرشده در 2015-06-10 به‌روزرسانی شده در 2015-06-15

کدام مذهب حقیقی تر است؟

آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که چرا باید دین پدران و اجداد خود را بدون تحقیق قبول کنیم و به آن پایبند باشیم؟ آیا تاکنون به این فکر کردید اگر در یک نمیشگاه اتومبیل بدنیا بیایم این بدان معنا نیست که ما یک اتومبیل هستیم؟ و باید در دوره بلوغ در مورد این موضوع تفحص کنیم؟ دوستان و مشتاقان گرامی، ما هم باید در مورد دین واقعی تحقیق کنیم و نباید فقط به صرف اینکه ما در یک خانواده مسلمان و یا مسیحی، بهائی، زرتشتی و بودایی و غیره بدنیا آمدیم پس ما متعلق به همان دین و آیین و مذهب باشیم.

امروزه تقریبا بیشتر می شنویم که بسیاری ادعا می کنند که مذهب آنها بهترین مذهب دنیاست، پس چرا باید مسیح عیسی را برتر از محمد، بهاءالله، کونفوسیوس، زرتشت، بودا، چارلز راسل، و یا ژوزف اسمیت بدانیم؟ و آیا اینکه مگر راه همه ادیان به بهشت ختم نمی شود؟ مگر در نهایت همه ادیان یکی نیستند؟

دوست عزیز، اگر شما هم چنین افکاری دارید باید به اطلاع شما برسانم. واقعیت این است که همه مذاهب انسان را به حیات جاویدانی و بهشت نمی رسانند. بلکه این تنها عیسی مسیح است که ثابت کرده که بر حق و مبرا از گناه است و با اقتدار آسمانی سخن میگفته، چرا که او تنها شخصی بوده که با قیام خود از مردگان بر مرگ غلبه کرد. محمد، کونفوسیوس، بودا و سایرین مردند و تا به امروز در قبور خود باقی مانده اند. اما عیسی مسیح سه روز پس از مرگ بر روی صلیب با اقتدار و حقانیت خویش از مردگان رستاخیز کرد. خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:

ادامهٔ این ورودی را بخوانید »